ادامه صد نامه عاشقانه / مائة رسالة حب
23
روزی که به سبزه زار سینه ام بیایی از بند رسته ای
و روزی که از آن خارج
شوی
دیگر آزاد نیستی ...
من ، نام تمام درخت
ها
و ستاره های دور را به
تو آموختم
من تورا به مدرسه بهار وارد کردم
و آواز پرنده ها و الفبای چشمه ها را
به تو آموختم
و اسمت را در دفتر
باران
بر ملافه های یخ و بر
میوه های صنوبر نوشتم
برای مشاهده متن اصلی اشعار به " ادامه مطلب " بروید