کَلِمات/ کلمهها
کَلِمات/ کلمهها
1
یسمعنی … حین یراقصنی
کَلِماتٍ … لَیست کالکلِمات
میگویدم … هنگامی که به رقص برمیخیزاندم
کلمههایی که شبیه دیگر کلمهها نیست
یاخذنی من تحت ذِراعی
یزرَعنی فی احدی الغیمات
زیرِ بازوانم را میگیرد
و بر ابری مینشانَدم
والمَطَر الاسود فی عَینی
یَتَساقَط زَخّاتٍ … زَخّات
بارانی سیاه ازچشمانم
نمنم میبارد
یحملنی مَعَه … یحملنی
لمساءٍ وَردیِّ الشرفات
مرا با خود میبرد… میبرد
به بعد از ظهری که ایوانش عطرآگین است
..................
+ نوشته شده در شنبه بیست و هفتم اسفند ۱۳۹۰ ساعت توسط سینا
|